جدول جو
جدول جو

معنی حسن آباد سالار - جستجوی لغت در جدول جو

حسن آباد سالار
(حَ سَ دِ)
دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور در 18هزارگزی شمال فدیشه جلگه و معتدل و سکنۀ آن 31 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان بالارخ کدکن شهرستان تربت حیدریه در 63هزارگزی جنوب خاوری کدکن سر راه حیدرآباد به نسر. کوهستانی و معتدل است. 416 تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، خشکبار و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ دِ سَ)
دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل در 6 هزارگزی شمال بنجار و یک هزارگزی مالرو جلال آباد به زابل. جلگه و گرم معتدل است. 413 تن سکنۀ فارسی و بلوچی دارد. آب آن از رود خانه هیرمندو محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت، گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ دِ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد در 7هزارگزی جنوب نورآباد و 7هزارگزی جنوب راه خرم آباد به کرمانشاه. جلگه و سردسیر است. 150 تن سکنۀ شیعۀ فارسی و لری زبان دارد. آب آن از سراب الله بیگی ومحصول آن غلات، توتون، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفۀ نورعلی است که زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا